هر يك از ابعاد حرفه حسابداری تحت تاثير فراگير پيشرفتهای فناوری اطلاعات قرار دارد. فناوری اطلاعات قدرت را از تهيهكنندگان اطلاعات (مانند حسابداران و حسابرسان) به استفادهكنندگان اطلاعات (همچون سرمايهگذاران، بستانكاران و ساير استفادهكنندگان) منتقل میكند. استفادهكنندگان بالقوه و بالفعل خدمات حسابداری و حسابرسی نيازهايی روزافزون به اطلاعات مربوط، قابل اعتماد و بهنگام دارند، و فناوری اطلاعات راههای برآوردن نيازهای آنان را هموار میسازد. اما پاسخگويی به اين نيازها مستلزم تغييراتی در هر يك از ابعاد حسابرسی است. در اين مقاله بعضی از تغييرات اساسی (و در عين حال ضروری) پارادايم حسابرسی كه برآورنده نيازهای استفادهكننده خدمات اعتباربخشی است، بهشرح موارد مندرج در بندهای الف، ب، ج و د، توصيف و بررسی شده است. آينده خدمات اعتباربخشی با روندهای پيشرو و تعامل حرفه با محيط در حال تحولش رقم خواهد خورد. فناوری اعتباربخشی با سازگاری و آفرينندگی پيشرفت خواهد كرد كه شايد زمينهساز الگوی خدماتیِ نوينی شود.
الف) فرصتهای گزارشگری تجارت الكترونيكی، بازاری را برای اعتباربخشی
پيوسته پديد خواهد آورد. بهعبارت ديگر، دفعات ارائه خدمت از سالانه به پيوسته تغيير میيابد. در هر معامله، جريانی از اطلاعات از فروشنده به خريدار ارسال میشود. هيچكس نمیتواند كالا يا خدمتی ناشناخته را خريداری كند. هر قدر يك خريدار، پيرامون يك خريد بالقوه اطلاعات بيشتری داشته باشد، تواناييش برای تعيين يك قيمت قابل پذيرش افزايش خواهد يافت. اطلاعات نادقيق يا گمراه كننده مانع از آن میشود كه خريدار به اين هدف دست يابد. بنابراين خريدار همواره علاقهمند است كه از قابليت اعتماد اطلاعات عرضه شده از سوی فروشنده مطلع شود.
پيشرفتهای فناوری حسابرسی امكان حسابرسی صورتهای مالی تهيه شده با سيستمهای رايانهای را بهوجود میآورد. ابزارهای حسابرسی، رايانهای خواهد شد. اين سيستمها در تمام حسابرسی هايی كه موسسه اعتباربخشی بر عهده دارد بهصورت شبكه در میآيد و شايد بهمنظور ارتقای اثربخشی حسابرسی به ديگر موسسههای اعتباربخشی همپيمان و در شرايط ايدهآل به كليه موسسههای اعتباربخشی گسترش يابد. نرمافزارهای حسابرسی شكل گزارشهای واحدهای تجاری را پيشبينی میكند. پيشبينیها با گزارشهای عرضه شده از سوی واحدهای تجاری مقايسه میشود تا از اين راه انحرافاتی كه نيازمند رويههای جستجوگر است، شناسايی شود.
در اين زمينه يكی از پيشرفتهای جديد، مفهوم اعتباربخشی در محيط شبكه جهانی اطلاعرسانی است. حضور فراگير اينترنت و تجارت الكترونيكی، بررسی سازگاری دادههای مرتبط را كه از سوی طرفهای مبادلات ذخيره میشود، ميسر میسازد. نتيجة ثبت هر خريد (فروش)، ثبت متقابل آن در دفترهای طرف معامله است. از اطلاعات طرف معامله میتوان برای تعيين صحت و سقم اطلاعات مورد بررسی بهره گرفت. در واقع اين امر، نگارش الكترونيكی توسعه يافته فرايند دريافت تاييديه است كه تحقق يك فرايند جديد اعتباربخشی مرتبط (بههم بسته) را كه تمام دنيای تجارت و سرانجام كليه معاملات واقعه در آن را در بر میگيرد، ميسر میسازد.
ب) اظهارنظر نسبت به صورتهای مالی به اعتباربخشی به اطلاعات موردنظر استفادهكننده تغيير خواهد يافت. لازم نيست اطلاعات از جنس صورتهای مالی يا اساساً از جنس مالی باشند. همه اين روابط اطلاعاتی فرصتهايی برای خدمات اعتباربخشی بهشمار میروند. اعتباربخشی در محيط شبكه جهانی اطلاعرسانی، برای مقاصد بازارهای سرمايه به نيازهای اطلاعاتی ديگر انواع تصميمات گسترشپذير است. سيستمهای اطلاعاتی نوين با يكديگر در میآميزند و فصلهای مشترك خدمات اعتباربخشی مورد نياز، صرفهجوييهايی را بهدنبال خواهد داشت كه گسترش در محيط شبكه جهانی اطلاعرسانی اعتباربخشی را امكانپذير میسازد.
شواهد حاكی از آن است كه موسسههای حسابداری رسمی در اين زمينه، يعنی گسترش خدمات، از انعطاف لازم برخوردارند و قبلاً نيز اينكار را انجام دادهاند. چند سال پيش كميته ويژه انجمن حسابداران رسمی آمريكا، 21 موسسه حسابداری رسمی متوسط و بزرگ را مورد بررسی قرار داد و در گزارش خود خاطرنشان ساخت كه موسسههای مورد بررسی بيش از 200 نوع خدمات اعتباربخشی غيرحسابرسی عرضه میكنند.
ج) لازمه ارائه خدمات جديد پذيرفتن دستمزدهای حرفهای مرتبط است كه ممكن است از سوی تصميمسازان پرداخت شود. محيط گزارشگری الكترونيكی برای استفادهكنندگان نقش فعالتری را در مقايسه با نقشی كه نوعاً در حسابرسی بهطور سنتی ايفا میكردند، قائل است. استفادهكنندگان صرفاً به مطالعه گزارش حسابرس و تجزيه و تحليل اطلاعات منضم آن نمیپردازند، بلكه با دسترسی به پايگاههای اطلاعاتی به اطلاعات مورد نياز خود دست خواهند يافت. در شكل سنتی حسابرسی صورتهای مالی، سرمايهگذاران و بستانكاران، اطلاعات حسابرسی شده مبتنی بر استانداردهای مراجع حرفهای را دريافت میكنند و فرض میشود اينگونه اطلاعات نيازهای آنان را برآورده خواهد ساخت، در حالیكه آنها در توصيف نيازهای خود و در تدوين استانداردها نقش چندانی ندارند. در سناريوی گزارشگری الكترونيكی، استفادهكنندگان به تعريف نيازهای خود میپردازند.
زمانیكه استفادهكنندگان نقش محوری را درگزارشگری تجاری بر عهده میگيرند، نقش مشتريان را برای خود متصور خواهند شد. كميسيون بورس اوراق بهادار آمريكا و هيئت استانداردهای حسابداری مالی آمريكا نوعاً نقش نمايندگان مشتريان را ايفا میكنند، حتی اگر جانشين مستقيم آنها بهشمار نروند. مشتريان در كليه موارد، غير از اعتباربخشی، وجه صورتحسابها را میپردازند. اگر نقش فعالتری كه پيش از اين و برای استفادهكنندگان توصيف شد محقق شود آنگاه میتوان سيستم هايی را تصور كرد كه پرداخت هزينه اعتباربخشی را متوجه استفادهكنندگان مینمايد.
د) نقش بالقوه استفادهكننده در محيط اعتباربخشی الكترونيكی میتواند پارادايم حقوقی متفاوتی را ايجاد كند كه اين نيز بهنوبه خود از امكانات ايجاد شده از سوی گزارشگری الكترونيكی بهشمار میرود.
گزارشگری الكترونيكی امكان میدهد اطلاعات مورد استفاده، شخص استفادهكننده، و زمان استفاده مشخص شود. اين امر همراه با ديگر ويژگيها و خصوصيتهای گزارشگری الكترونيكی، از جمله عناصر عقد قرارداد بهطور همزمان (مانند موثق بودن و پرهيز از انكار و تكذيب) يك مدل معاملاتی بيمهای را ميسر و ممكن میسازد.
تحت يك مدل معاملاتی بيمهای، چنانچه بيمه شده بهواسطه اطلاعات عرضه شده از سوی اعتباربخش متحمل خسارت شود، خسارت او جبران میشود. حق بيمه از سوی شركت يا استفادهكنندگان پرداخت میشود، اما در هر صورت حق بيمه و ساير شرايط با مذاكره حل و رفع میگردد تا به عقد يك قرارداد بينجامد. قراردادها نوعاً مبلغ بيمه عرضه شده، حدود تعهد بيمهگذار، رويه حل و رفع اختلافات و دوره پوشش بيمهای را مشخص میكنند.
خدمات اعتباربخشی، بنا به تعريف، نيازمند حفظ استقلال از جانب اعتباربخش است. اما مفهوم استقلال در حال تحول و دگرديسی است. تحت يك مدل ترتيبات بيمهای كه متكی بر قراردادی لازمالاجراست، حسابدار حرفهای متعهد به جبران خساراتی است كه بهدليل اطلاعات عرضه شده از سوی او بر استفادهكنندگان وارد آمده است. در اين شرايط نيازی به الزام استقلال وجود ندارد و جبران مافات از سوی مقصر كفايت میكند. در گذشته نيز استقلال از خصوصيتهای توافقهای بيمهای نبوده است. منفعت و علاقه بيمهشده در اين است كه بيمهگذار توان بازپرداخت خسارات وارد شده از سوی او را داشته باشد. بههر روی اگر بيمهشده خواهان حفظ استقلال از سوی بيمهگذار باشد، آنها وارد مذاكره میشوند.
گزارشگری جسورانه صاحبكار: عامل موثر بر پيشنهاد شقوق مختلف گزارشگری مالی از سوی حسابرسان
هرگاه واحد مورد رسيدگی (صاحبكار حسابرسی) وارد معاملهای شود كه رهنمودهای گزارشگری مالی برای آن وجود ندارد يا در مورد انتخاب رهنمود مرتبط با آن معامله، ابهام وجود داشته باشد، حسابرس در مواردی كه صاحبكار تمايل دارد يك شق گزارشگری مالی سودافزا را برگزيند با موقعيتی دشوار و پيچيده رو بهرو میشود. صاحبكار ممكن است از ابهام يا وضعيت مبهم برای توجيه استفاده از شق سودافزا استفاده كند كه اين امر تهديد حسابرس را از ناحيه دعاوی حقوقی افزايش میدهد. در اين موقعيتها، غالباً حسابرسان میكوشند با صاحبكاران خود وارد مذاكره شده، از ميان مجموعه شقوق مختلف، روش پذيرفتنی از سوی دو طرف را برگزينند و از اين راه صاحبكار خود را راضی و خوشنود سازند و در عين حال تهديد ناشی از دعاوی حقوقی را به حداقل برسانند. صاحبكاران نيز وارد مذاكره میشوند زيرا اخراج حسابرس يا دريافت نظر مشروط، هزينه و تبعات منفی دارد، هر چند صاحبكاران از نظر ميزان علاقهمندی به پذيرش پيشنهاد محافظهكارانه حسابرسان در باب گزارشگری مالی با يكديگر تفاوت دارند و طيفی را تشكيل میدهند.
چون حسابرسان اختيار اخراج حسابرسان را دارند اين وضعيت مسئوليتی سنگين و پيامدهايی مهم و درازمدت برای حسابرسان ايجاد میكند. اگر حسابرسان تسليم سليقه صاحبكار شوند آنگاه در معرض خطر دعاوی حقوقی قرار میگيرند. اما اگر تسليم سليقه صاحبكار نشوند ممكن است صاحبكار خود را از دست بدهند. بنابراين در اين وضعيت طراحی و پيشنهاد طيفی ازشقوق مختلف كه ميل وسليقه صاحبكارودعاوی حقوقی را موازنه سازدامری بسيار مهم قلمداد میشود.در اين مقاله مرحلهای مهم از مذاكرات بررسی میشود. الگوی فرايند مذاكره نشان میدهد كه بهطور معمول طرفهای درگير مذاكره چند مرحله عام را طی میكنند:
• شناسايی مسئله يا شكلی كه حل آن نيازمند مذاكره است،
• اتخاذ يك استراتژی مشخص ضمن بررسی استراتژی احتمالی طرف ديگر، و• تبادل اطلاعات، كاستن از اختلافات و تصميمگيری درخصوص نتيجه نهايی.
اين تحقيق بر مرحله دوم متمركز است كه در آن مذاكرهكنندگان، شقوق مختلف را طرح كرده و پيشنهاد میدهند، سليقهها و استراتژيهای طرف ديگر را ارزيابی میكنند، و حدود پيامدهای بالقوه هر يك از شقوق پيشنهادی را معين مینمايند. طرحكردن طيفی از شقوق متفاوت، از اهميت ويژهای برخوردار است، زيرا پارامترهايی را برای مرحله سوم مذاكره، كه درخلال آن سرانجام يكی از شقوق پيشنهادی برگزيده میشود، تعريف و تعيين میكند.
پژوهشهای انجام شده در روانشناسی و حسابداری نشان میدهد كه دانش شغلی يكی از عوامل تعيينكننده و مهم در عملكرد اشخاص از نظر تصميمگيری است. بهعلاوه، پژوهشهای حسابداری نشان میدهد كه اثر دانش شغلی بر عملكرد اشخاص از حيث تصميمگيری غالباً به خصوصيتهای محيط شغلی بستگی دارد. برای مثال، آواستی و پِرَت (نشان دادند كه انگيزههای محرك تلاش صرفاً زمانی عملكرد افراد را از حيث تصميمگيری ارتقا میبخشند كه تصميمسازان دارای سطوح بالايی از توانايی شناختی لازم باشند. ماگرو با بررسی استراتژيهای جستجوی اطلاعات نشان داد كه خبرگان مالياتی كه دانش بيشتری دارند جستجوی اطلاعاتی وسيعتری را در كارهايی كه پيچيدهتر، مبهمتر و نيازمند توجيه بيشتر است، انجام میدهند. كلويد نشان داد كه خبرگان مالياتی كه دانش بيشتری از بعضی احكام مالياتی دارند، وقتی در مقابل سرپرست خود پاسخگو باشند جستجوی اطلاعاتی وسيعتری را انجام میدهند، درحالیكه پاسخگويی اثری بر خبرگانی كه دانش كمتری دارند، برجای نمیگذارد.
يكی از ويژگيهای مهم محيط شغلی درمطالعات عملكرد حسابرسان از حيث تصميمگيری، سطح خطر مرتبط با چارچوب و بافت تصميم است.
پژوهشهای گذشته نشان داده است كه خطر، تاثيری چشمگير بر تصميمگيری دارد. برای مثال، فيليپس نشان داد كه حسابرسان در صورت برخورد با شواهد حاكی از گزارشگری مالی جسورانه، نسبت بهخطر نهفته در ديگر حسابهای صاحبكار (از بابت گزارشگری جسورانه) حساس میشوند. بهنظر میرسد خطر با افزايش پيچيدگی پردازش شناختی بر قضاوت تاثير بگذارد. بنابراين بهنظر میرسد اشخاصی كه دانش بيشتری دارند با توجه به دانش بسيار منسجم و بخوبی سازمانيافتهشان كاملاً برای حل مشكلات موجود در موقعيتهای خطرناكتر مناسبت دارند.
در اين مقاله از حسابرسان درخواست شده است مسئله پيچيدهای را در زمينه شناخت درآمد حل و فصل كنند. رهنمود گزارشگری مالی در اين زمينه مبهم است و صاحبكار تمايل دارد يكی از شقوق سودافزای گزارشگری مالی را برگزيند. مطابق پژوهشهايی كه قبلاً به آنها اشاره رفت حسابرسانی كه از دانش بيشتری در زمينه حل و فصل اين مسئله پيچيده و مبهم مربوط به شناسايی درآمد برخوردارند ممكن است به تغييرات خطر حساستر باشند. اينگونه دانش احتمالاً حسابرسانِ دارای دانش بيشتر را قادر میسازد عوامل مرتبط با موقعيت خطرناكتر را تشخيص دهند و پردازش ژرفتری را در پايه اطلاعاتی و دانشی خود بهعمل آورند تا طيفی از شقوق مختلف را طراحی و پيشنهاد كنند. بدين ترتيب فرضيه اول تحقيق بهصورت زير شكل گرفته است.
فرضيه اول: حسابرسانی كه دانش شغلی آنها بيشتر است در زمينههای تصميمگيریِ خطرناكتر در مقايسه با زمينههای تصميمگيریِ كمخطرتر، شقوق بيشتری را طراحی و پيشنهاد میكنند، درحالیكه حسابرسانی كه دانش شغلی كمتری دارند از مقوله ميزان خطر تاثير نمیپذيرند.
تحقيقات حسابرسی اثر شقوق موروثی بر تجزيه و تحليل حسابرسان از صورتهای مالی صاحبكار را بررسی كرده است. در اجرای اينگونه تجزيه و تحليلها، حسابرسان نتايج مالی صاحبكار را با متوسط صنعت يا عملكرد سال گذشته مقايسه میكنند تا به آزمون بيشتر رفتارهای غيرمنتظرهای كه در تجزيه و تحليلهايشان ناديده گرفته شده، بپردازند. نتايج اين تحقيقات حاكی از آن است، كه توضيحات موروثی برای رفتارهای غيرمنتظره مانع از فرايندهای تصميمگيری حسابرسان و عملكرد آنها در زمينه طراحی و پيشنهاد توضيحات اضافی میشود.
هر چند تحقيقات اشاره شده پشتيبان اين ايده است كه يك شق موروثی احتمالاً مانع از طراحی و پيشنهاد شقوق ديگر میشود، اما دانستهها در اين مورد كه آيا چنين اثری ممكن است وابسته به دانش شغلی حسابرس باشد ناچيز است.
آلبا و چاتوپاديا
در مطالعهای كه پيرامون نحوه انتخاب مصرفكننده بهعمل آوردند نشان دادند اشخاصی كه دانش كمتری از محصول مصرفی دارند در مقايسه با افرادی كه دانش بيشتری در اين زمينه دارند بهدلايل موروثی انواع كمتری از محصول را بهخاطر میآورند. بنابراين، اثر بازدارنده انواع موروثی برای اشخاصی كه دانش كمتری دارند، بيشتر اعلام شده است. اين نتيجه متضمن آن است كه اثر شقوق موروثی ممكن است به سطح دانش شغلی حسابرس بستگی داشته باشد و به اين ترتيب فرضيه دوم طراحی شد.
فرضيه دوم: هرگاه يك شق موروثی در ميان باشد، حسابرسانی كه دانش شغلی كمتری دارند شقوق كمتری را طراحی و پيشنهاد میكنند، در حالیكه حسابرسانی كه دانش شغلی بيشتری دارند از بابت يك شق موروثی تحت تاثير قرار نمیگيرند.
نتايج تحقيق نشان داد خطر بالاتر در يك كار حسابرسی باعث ارتقای طراحی و پيشنهاد شقوق مختلف بين حسابرسانی كه از دانش بالاتری برخوردارند، میشود درحالیكه وجود يك شق موروثی مانع از طراحی پيشنهاد شقوق ديگر، آنهم صرفاً بين حسابرسانی كه از دانش كمتری برخوردارند، میگردد.
خدمات حسابرسی مستمر
تجارت الكترونيكی، تبادل الكترونيكی دادهها، و اينترنت بهشدت تجارت و دفترداری را متحول ساخته است. تجارت در شبكه جهانی تارعنكبوتی به سازمانها امكان میدهد به جهان رايانهای متصل شوند و تمام ابعاد تجارت را گسترش دهند. در اين محيط متكی به فناوریهای پيشرفته، معاملات بهطور كامل در هيئت الكترونيكی انجام میشود. پيشرفتهای فناوری در هيئتانتقالات ديجيتالی پر سرعت و كم هزينه دادهها و كاربرد سختافزارها- كه اطلاعات را با سرعت و سادگی تهيه میكنند و نرمافزارها- كه زمان، فضا و ديگر محدوديتهای حاكم بر اطلاعات را كاهش داده يا حذف میكنندـ انجام میشوند. پيشرفت فناوری اطلاعات، هر چند موجبات تنزل هزينهها و مشكلات ناشی از اطلاعات نامتقارن میشود اما صرفهجويیهای ناشی از مقياس و دامنه فعاليتها را در تمام بخشها افزايش داده است. بر اساس نتايج پروژه انجمن حسابداران رسمی امريكا، پيشرفتهای فناوری، نيروهايی پر قدرت، و در عين حال موثر بر حرفه حسابداری است .
عرف و سنت اين است كه گزارشهای مالی را صرفاً میتوان برمبنای ادواری تهيه كرد كه اين امر اساساً معلول پر هزينه بودن كسب اطلاعات مورد نياز برای تهيه گزارشهای مالی بر مبنای زمان حقيقی وقوع رويدادها و معاملات است. در نتيجه گزارشها ماهها بعد از وقوع رويدادها منتشر میشود. در اين محيط، حسابرسی عمدتاً فعاليتی گذشتهنگر است كه صحت ارقام گزارش شده را میآزمايد. امروزه، سازمانها میتوانند اطلاعات مالی استاندارد شدهای را برمبنايی همزمان با زمان حقيقی وقوع رويدادها و معاملات تهيه كنند. اكنون به زمانی كه شركتها به سهامداران و ديگران اجازه خواهند داد به اطلاعات مالی شركت دسترسی همزمان با وقوع رويدادها و معاملات داشته باشند، نزديك شدهايم. حسابداری همزمان نيازمند حسابرسی همزمان است تا از كيفيت دادهها اطمينان مستمر حاصل شود. بنابراين بهموازات افزايش استفاده از سيستمهای حسابداری همزمان، حسابرسی همزمان نيز متداول خواهد شد. حسابرسی مستمر به حسابرسان اجازه میدهد فاصله زمانی وقوع رويدادها و ارائه خدمات اعتباربخش حسابرسی برای آن رويدادها را كاهش دهند. مطالبی كه در پی آمده است ابتدا به توصيف حسابداری همزمان و گزارشگری مالی الكترونيكی، سپس به تعريف حسابرسی مستمر و آنگاه به تشريح فرايند حسابرسی مستمر میپردازد.
تصميمسازی خوب تا اندازهای به كيفيت و بهنگامی اطلاعات بستگی دارد. اطلاعات الكترونيكی و ديجيتالی در مقايسه با اطلاعات كاغذی بيشتر بهنگام، منعطف، دسترسیپذير، قابل انتقال و شفاف است و میتواند سادهتر ذخيره، بازخوانی، تلخيص و سازماندهی شود. فناوری به سازمانها امكان داده است درصد رو به رشدی از معاملات خود را بهصورت الكترونيكی انجام دهند و صورتهای مالی خود را برمبنای رايانهای و همزمان تهيه كنند. تحت سيستمهای حسابداری همزمان، بيشتر اطلاعات مالی و شواهد حسابرسی صرفاً در شكل الكترونيكی موجود است. عصر الكترونيكی، راههای انجام تجارت و شيوه انتشار گزارشهای مالی را متحول ساخته است. بيشتر شركتها (بيش از 80 درصد آنها) به نوعی اطلاعات مالی را در اينترنت و با استفاده از اَبَرمتن () ارائه میكنند. بعضی ضعفهای اَبَرمتن سبب شده است نگارش زبان كامپيوتری ويژهای برای گزارشگری مالی توسعه يابد. اين زبان كه معادل انگليسی يا اختصاراً میباشد میتواند از استانداردهای پذيرفته شده مالی برای تبديل اطلاعات مالی كه با فناوريهای متفاوت، از جمله اينترنت ارائه شدهاند، استفاده نمايد. چند سالی است كه انجمن حسابداران رسمی آمريكا با همكاری سازمانهای مالی و بينالمللی برای توسعه گونههای خاص اين زبان میكوشد. توسعه گونههای خاص اين زبان برای سازمانهای غيرانتفاعی و موسسههای مالی نيز در حال انجام است. اطلاعات صرفاً يكبار وارد میشود و با استفاده از اين زبان بههر شكلی ارائه میشود. با ايجاد يك زبان استاندارد بين شركتها، سازمانها، حسابرسان و استفادهكنندگان اطلاعات مالی، اين زبان دسترسیپذيری، اعتمادپذيری، و سودمندی صورتهای مالی را افزايش میدهد.
يكی از مزايای اصلی زبان قابل گسترش تجارت اين است كه هر چند مجموعهای از صورتهای مالی در يك شكلبندی مشخص تهيه میشود، اما اين مجموعه به طرق مختلف قابل مشاهده و استفاده است. اين امر سبب میشود نياز به تهيه صورتهای مالی در شكلبنديهای مختلف از بين برود، كه اين نيز به نوبه خود موجب تنزل زمان تهيه، صرفهجويی در هزينه، و حداقلسازی احتمال خطا در مستندات و اسناد و مدارك متفاوت میشود.
تغييرات فرايند گزارشگری مالی نيازمند ايجاد رويههای جديد برای اجرای عمليات حسابرسی است. هدف اصلی حسابرسی مالی و استانداردهای حسابرسی تغيير نمیكند، اما اسناد و مدارك و گزارشهای الكترونيكی كه تحت حسابداری همزمان تهيه میشود، نقش حسابرسان مستقل در فرايند گزارشگری مالی، از جمله مقطع خطر حسابرسی و ماهيت تهديدها را تغيير میدهد. استفاده روزافزون از تجارت الكترونيكی احتمالاً حسابرسان را وادار میكند كه از فنون حسابرسی همزمان و خودكار استفاده كنند.
متون دانشگاهی، متون حرفهای، و گزارشهای رسمی هيئتهای استانداردگذار، حسابرسی مستمر را متفاوت از يكديگر تعريف كردهاند. برای مثال، رضايی و ديگران حسابرسی مستمر را اينگونه تعريف كردهاند: “حسابرسی مستمر، فرايند منظم گرداوری شواهد حسابرسی الكترونيكی بهعنوان مبنای معقول اظهارنظر نسبت به ارائه مطلوب صورتهای مالی تهيه شده تحت سيستم حسابداری بدون كاغذ و همزمان است”. مطابق مطالعه مشتركی كه انجمن حسابداران رسمی آمريكا و انجمن حسابداران رسمی كانادا انجام دادهاند، حسابرسی مستمر بهعنوان يك روش تعريف شده است كه حسابرس مستقل را قادر میسازد بهصورت مكتوب اطمينان معقول نسبت به موضوع مورد بررسی با استفاده از مجموعهای از گزارشهای حسابرسی همزمان، يا با تاخير زمانی كوتاه، با وقوع رويدادهای تشكيلدهنده موضوع مورد بررسی ارائه نمايد.
حسابرسی مستمر چند گونه تاثير بر فرايند حسابرسی سنتی دارد. اول، اين انتظار معقولانه است كه شناخت حسابرس از نوع فعاليت و صنعت صاحبكار افزايش يابد. دوم، نياز بيشتر حسابرس به ادراك جريان معاملات و فعاليتهای كنترلی مرتبطی است كه اعتبار و قابليت اعتماد اطلاعات مبتنی بر سيستمهای حسابداری بدون كاغذ همزمان را تضمين میكند. سوم، تحت حسابرسی مستمر، حسابرس نيازمند بهكارگيری يك طرح حسابرسی خطرِ كنترلمحور است كه در وهله نخست بر كفايت و اثربخشی فعاليتهای كنترلی سيستمهای حسابداری همزمان متمركز است و تمركز كمتری بر آزمونهای محتوای مستندات و معاملات الكترونيكی دارد. سرانجام آن كه لازمه حسابرسی مستمر، تهيه نرمافزارهای حسابرسی مناسب توسط حسابرسان يا خريد آن است.
در حسابرسی مستمر، شواهدی پيرامون اين پرسشها گرداوری میشود:
• چگونه دادهها گرداوری میشوند،
• دادهها چگونه، از كجا و توسط چه كسی ايجاد شدهاند،
• كدام فنون صحهگذاری و تاييد بهكار گرفته شده است؟
• كدام شبكهها برای ايجاد و انتقال دادهها بهكار گرفته شده است؟
• چگونه دادهها پردازش شده است؟
حسابرسان نوعاً برنامههای ويژهای را كه روشهای اكتشافی تعريف شده آنهاست، برای مجموعهای از معاملات استفاده میكنند. اين برنامه متكی به فنون تحليلی نوآورانه (همچون تجزيه و تحليل ديجيتالی) است كه نوسانات غيرمعمول را كشف میكند.
خلاصه آن كه حسابرسان برای حسابرسی سيستمهای حسابداری همزمان بايد حسابرسی مستمر الكترونيكی را بهكار بندند زيرا بيشتر شواهد حسابرسی بهصورت الكترونيكی است و در بيشتر موارد صرفاً تا زمان بسيار كوتاهی در دسترس قرار دارد. فرايند حسابرسی از شيوه سنتی آن به شيوه الكترونيكی و مستمر در حال دگرديسی است. لذا انجام تحقيقات مستمر ضروری است تا حسابرسان به كمك آن با تغييرات فناوری همگام شوند.
منابع
پژوهشی در ضوابط تجديد ارزيابی داراييهای ثابت در جهان و . . .
مدیریت سود و IT
این مقاله به یکی از مباحث مهم مدیریت سود، یعنی هموارسازی سود می پردازد.به طور کلی هموارسازی سود عبارت است از اعمال نظر مدیریت شرکت در تقدم و تاخر ثبت حسابداری هزینه ها و درامدها و یا به حساب گرفتن هزینه ها یا انتقال انها به سال های بعد به طوری که باعث شود شرکت در طول چند سال مالی متوالی از روند سودبدون تغییرات عمده برخوردار باشد.هدف مدیریت این است که شرکت را در نظر سرمایه گذاران و بازار سرمایه با ثبات و پویا نشان دهد.در این مقاله به روش های هموارسازی سود از یک طرف و از طرف دیگر به سازوکارهایی از قبیل ویژگی های کیفی اطلاعات و افشاء بیشتر باعث می شود مدیریت شرکت در فرایند هموارسازی موفق نباشد می پردازد.
هموارسازی سود و انگیزه های ان
یکی از اهداف اولیه مدیریت سود حفظ اعتبار شرکت است چرا که اعتبار باعث می شود شرکت کارا و پویا به حساب اید.کسب جایگاهی مناسب در میان رقبا و بازار سرمایه باعث می شود سرمایه گذاران و اعتباردهندگان نسبت به شرکت نظر مساعدتری داشته باشند و شرکت از صرف هزینه های بیشتر در رقابت با سایر شرکت های مشابه بی نیاز شود و با هزینه ی کمتر اعتبار و وام دریافت کند.
مهم ترین انگیزه ی هموارسازی سود این باور است که شرکت هایی که روند سود مناسبی دارند و سود ان ها دچار تغییرات عمده نمی شود نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتری دارند.هموارسازی باعث بالا رفتن ارزش سهام شرکت در بورس و جذب سرمایه گذاران بالقوه برای ان می شود.نتایج تحقیقی در مورد 358 شرکت پذیرفته شده در بورس امریکا نشان داد که شرکت هایی که سود انها دچار تغییرات زیادی در طول سالهای قبل نبوده دارای ارزش سهام بالاتری هستند و در مقایسه با شرکت هایی مشابه بدهی کمتری دارند.سایر انگیزه هایی که باعث می شود مدیران در پی هموارسازی سود باشند عبارتند از:
1- دریافت پاداش های مدیریتی بیشتر به خاطر بالا بودن ارزش سهام:
وقتی سهام شرکت در بورس نسبت به شرکت های مشابه ارزش بیشتری داشته باشد مدیران توقع دریافت پاداش بیشتری دارند.
2- پرداخت بهره کمتر در استقراض از موسسات اعتباری و بانک ها:
هموارسازی سود شرکت را در حال رشد نشان می دهد و این خود نمایانگر ریسک کمتر در مورد این شرکت است و به ان امکان می دهد با نرخ بهره ی پایین تری از موسسات اعتباری و بانک ها وام بگیرد و نقدینگی حاصل از بهره ی کمتر می تواند یکی از منابع مالی شرکت برای توسعه ی ان باشد.
3- جذب سرمایه:
روند رشد شرکت در تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتباردهندگان موثر است زیرا ان ها معتقدند این شرکتها ریسک کمتری دارند و برای سرمایه گذاری بهترند.
روش های هموارسازی سود
1- تنظیم زمان معامله:
در مورد رویدادهای مالی که با درامد و هزینه ی شرکت ارتباط دارند و تاثیر بر وجه نقد ندارند مدیریت می تواند با تاخیر در ثبت انها در پایان سال مالی به هدف خود که همانا هموارسازی سود است برسد.خیلی از شرکت ها علاقه مند هستند در پایان هر دوره گزارشگری(سالانه و میان دوره ای)با اعطای تخفیفات ویژه فروش و حساب های دریافتی را بالا ببرند.
2- روش های تسهیم هزینه:
مدیریت با اعمال نظر در مورد بعضی از هزینه ها مثل هزینه های تحقیق و توسعه و استهلاک سرقفلی می تواند سود شرکت را تغییر دهد. برای مثال مدیریت در زمانی که سود شرکت به صورت ثابت رشد می کند با تسهیم هزینه ی تحقیق و توسعه برای سال های اتی دست به هموارسازی می زند اما زمانی که افزایش فوق العاده ای در فروش خود دارد هموارسازی را با هزینه کردن تمام مخارج تحقیق و توسعه عملی می کند.
ابهام در تعاریف عناصر حسابداری
مبهم بودن تعاریف موجود در مورد عناصر حسابداری مثل دارایی و بدهی امکان می دهد بعضی از اقلام را به دلخواه خود طبقه بندی کند. برای مثال FASB دارایی را منبعی اقتصادی می داند که تحت کنترل یک شخصیت حسابداری و نتیجه ی معاملات و رویدادهای گذشته است.
والتر شویتس رئیس سازمان بورس اوراق بهادار و عضو سابق FASB معتقد است این تعریف کلی و بسیار مهم است خیلی از اقلام را می توان در ان گنجاند. این تعریف باعث می شود که اصل تطابق برای تمایز بین دارایی و خارج به طور کامل مورد استفاده قرار نگیرد. بر اساس این تعریف مخارج انتقالی فقط به این دلیل که منافع اتی ایجاد می کند دارایی به شمار می اید.گروهی از محققان معتقدند که ما باید با تمام دارایی ها مانند دارایی های نامشهود برخورد کنیم و بیش از هر چیز به معاملاتی توجه کنیم که حقی ایجاد می کند یا باعث افزایش حقوق قبلی می شود.
ویژگی های کیفی اطلاعات
برای فراهم کردن صورت های مالی شفاف و معتبر که در تصمیم گیری قابل استفاده باشد اطلاعات مالی که مبنای استفاده از این صورت های مالی است باید ویژگی هایی داشته باشد که موسسه با رعایت ان ها این اطمینان را ایجاد کند که صورت های مالی به صورت صحیح و منصفانه تهیه شده است.
FASB ویژگی های کیفی مربوط بودن، قابلیت اتکا و قابلیت مقایسه روش ثابت را برای اطلاعات در نظر گرفته است.اطلاعات باید مکان ارزیابی گذشته و پیش بینی اینده موسسه را به سرمایه گذاران بدهد و همچنین در براورد ریسک سرمایه گذاری موسسه به سرمایه گذاران کمک کند قابلیت اتکا در مورد اطلاعات از قابلیت رسیدگی و بی طرفانه و صحیح بودن ان اطلاعات سرچشمه می گیرد.اطلاعات منتشرشده درباره ی یک شرکت زمانی برای سرمایه گذاران مفیدتر است که بتوان ان را با شرکت های مشابه در زمان های مختلف مقایسه کرد.
اما نکته ای که باید به ان اشاره کنیم این است که استاندارهای حسابداری به تنهایی نمی تواند تضمین قابل قبولی برای مربوط بودن و قابل اتکا بودن اطلاعات باشد.بورس اوراق بهادار امریکا معتقد است استانداردهای حسابداری زمانی مطلوب است که قابلیت اجرا داشته باشند در صورتی که استاندارد درباره ی مساله ای واحد روش های مختلف را مجاز بداند مسلما قابلیت مقایسه اطلاعات از بین می رود و همچنین باید متذکر شد که برای بررسی کیفیت صورت های مالی از این دیدگاه که در تهیه ی انها استانداردهای حسابداری به صورت صحیح رعایت شده باشد باید صورت های مالی عملکرد سیستم حسابداری شرکت را حسابرسان مستقل رسیدگی کنند.
چه کسی هزینه افشاء بیشتر را می پردازد؟
موسسات دولتی غالبا برای افشای بیشتر اطلاعات هزینه ای صرف نمی کنند اما گروهی از استفاده کنندگان بخصوص سرمایه گذاران مایلند برای افشای بیشتر هزینه کنند چرا که با اگاهی کامل بهتر می توانند تصمیم گیری کنند و سود بیشتری را نصیب ببرند.افشای بیشتر باعث می شود که تعداد بیشتری از استفاده کنندگان توانایی استفاده از صورت های مالی را داشته باشد و همچنین افشای اجباری باعث می شود که مدیران امکان مخفی کردن بعضی اطلاعات را به نفع خودشان نداشته باشند.
اثرات افزایش مقررات افشای اطلاعات
تا زمانی که هر موسسه تهیه کننده ی انحصاری اطلاعات خودش باشد وضع مقررات برای افشای اجباری اطلاعات به استفاده کنندگان امکان می دهد اطلاعات مورد نیاز خود را به صورت رایگان به دست بیاورند و دیگر به ان نیازی نیست که هر یک از استفاده کنندگان به صورت انفرادی هزینه ای برای به دست اوردن این اطلاعات بپرداند. افزایش مقررات در مورد افشا باعث می شود بسیاری از شرکت ها به سبب قرار داشتن در شرایط رقابتی قایل نیستند اطلاعاتی را افشا کنند که فایده ی سود استفاده ی رقیبان ان ها می شود.اما گروهی از محققین معتقدند اگر سیاست های افشای اطلاعات با سایر سیاستهای شرکت در زمینه تولید و بازاریابی وسرمایه گذاری هماهنگ شود می تواند در نهایت باعث بالا رفتن بازدهی شرکت شود.افزایش مقررات افشا باعث می شود استفاده کنندگان از اطلاعات مالی در برابر مخفی کاری مدیران شرکت های درمورد اطلاعات مالی تا حدودی مصون بمانند.
نتیجه گیری
مدیریت شرکت ها برای ان که شرکت خود را باثبات و پویا نشان دهند در پی هموارسازی سود هستند و با تقدم و تاخر در ثبت اقلام، درامد و هزینه تغییرات سود در طی دوره های مالی را مخفی می کنند.محققین معتقدند مجاز دانستن روش های مختلف در استانداردهای حسابداری به مدیران امکان می دهد هر کدام از روش ها را با توجه به منافع خود به کار گیرند، هر چند نظریه پردازان حسابداری معتقدند که در بازار کارای سرمایه مدیران نمی توانند با هموارسازی سود بازار سرمایه را گمراه کنند.در هر صورت ساز و کارهایی که برای جلوگیری از هموارسازی سود به دست مدیریت توصیه شده عبارتند از تعیین ویژگی های کیفی اطلاعات و تهیه ی مقررات برای واداشتن شرکت ها به افشای بیشتر اطلاعات. ویژگی های کیفی اطلاعات مالی باعث می شود که شرکت ها اطلاعات مالی را به صورت صحیح و بدون دستکاری به استفاده کنندگان برسانند و همچنین افشای بیشتر اطلاعات سبب می شود که استفاده کنندگان از اطلاعات مالی با اگاهی کامل تصمیم گیری کنند و مجبور نباشند هزینه های بیشتری برای افشای اطلاعات بپردازند.